دخترشیطون بلا
اون روز ک تو خواب بودی خونه عزیزناهیدمامانت داشت آش نذری درست میکرد
بدون عنوان
آغوش مادر
ولی بین خودمان باشد مـــاد ر ، پـای آغوشت که در میــــان است بـــدجور سرمایی می شــــوم .. . ...
نویسنده :
ساحل
11:13
بابایی و حلما
تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست . . . اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند و با وجود همه مشکلات ، به تو لبخند زد تا تو دلگرم شوی . . . که اگر بدانی چه کسی کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است ؛ ” پدرت “را می پرستیدی ...
نویسنده :
ساحل
10:46